شیخ نخودکی

حسنعلی مقدادی معروف به آیت الله نخودکی عالم و عارف قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری در سال ۱۲۹۷ هجری شمسی در اصفهان در خانوادهای متدین، زاهد و متقی و دوستدار اهل بیت چشم به جهان گشود. شهرت وی به شیخ نخودکی در اواخر عمر، به سبب اقامتش در نخودک، یکی از روستاهای اطراف مشهد مقدس بود.
پدر آیت الله شیخ نخودکی
پدر آیت الله نخودکی، علی اکبر مقدادی از کاسبان اصفهان بود. وی از دوست داران محمد صادق تخت پولادی، از مشایخ سلسله چشتیه و مشهور به استجابت دعا و کرامت بود.
کرامات شیخ نخودکی
آقای ظفرالسلطان نهاوندی نقل کرد که خدمت آیت الله شیخ نخودکی مشرف شدم و عرض کردم که عروسم بچه ندارد و دیگر بچهدار نمیشود. آیه الله نخودکی گفت: تو برای پسرت اولاد میخواهی، بعد دعایی به همراه چند دانه خرما به من دادند و خداوند به آنها چندین اولاد داد.
آیتالله العظمی مرعشی نجفی در کتاب «المسلسلات فی الاجازات» مینویسد: «او در بین مردم به مستجاب الدعوه بودن شناخته شده بود و بسیاری از بیماران و حاجت مندان به او رجوع می کردند و شیخ نخودکی برای آنها دعا میکرد یا برای آنها دعاها و حرزهایی مینوشت و به طریق مشکل آنها را برطرف می کرد و بیماران شفا پیدا می کردند، با این وجود در تواضع و فروتنی کامل بود و هیچ ادعایی نداشت.»
میرزا عبدالرحمن مدرس، از اساتید مرحوم شیخ نخودکی، درباره او می نویسد: حاج شیخ حسنعلی بن علی اکبر، از اعلام بزرگوار و پاکان روزگار ، نفس گرم جذابش هر مریضی را شفا و هر درد را دوا بود. در شهرهای خراسان ، بلکه سایر از شهرهای ایران شهرتی بسزا داشت و گرفتاران و دردمندان از وضیع و شریف به آستانه او متوجه و فیضی می بردند و هنوز هم در محافل و مجالس وصف دستورات و انجیرهای دعا خوانده او که شافی دردها بود و خانواده ما هم از آن نعمت مرزوق بودند، زبانزد عام و خاص است. مردم از همه طرف برای اخذ حوائج بدان مقام پناهنده می شدند و بسی از دردها که دکترهای حاذق از بهبود آن عاجز بودند، با نفس گرم خود شفا می داد.
پیشنهاد شیخ نخودکی به امامخمینی(ره)
آیت الله محمدی ری شهری: در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۸۳ ه.ش (۲۵ شوال ۱۴۲۵ه.ق) خدمت مرحوم آیت الله بهجت رسیدم. حال ایشان بهتر از ملاقات قبلی بود. فرزند ایشان گفت که ماه رمضان را روزه گرفتهاند.
در مورد دیدار امامخمینی(ره) با شیخ حسنعلی نخودکی در جوانی و دستورالعمل ایشان به امام که بعد از هر نماز، سه بار سوره توحید و سه بار صلوات و سه بار آیه «و من یتق الله …»را قرائت کند، پرسیدم.
پاسخ دادند: «ایشان با سید احمد زنجانی، پیش آقای شیخ حسنعلی نخودکی میروند و از او علم کیمیا میخواهند. ایشان جواب میدهد که : آیا متعهد میشوید که آن را در غیر آنچه مرضی خداوند متعال است، مصرف نکنید؟
هیچ یک، متعهد نمیشوند ، بعد میگوید : چیزی میدهم که بهتر از کیمیا باشد. و آن دستور العمل را میدهد».
آیت الله بهجت، ترتیب اذکار را دقیق به یاد نداشتند؛ ولی فرمودند : «در بحار هست؛ اما مرحوم نخودکی، بخشی از آن را اخذ کرده است.»
آیت الله بهجت اضافه کردند : «شاید اگر آقای خمینی به آقای نخودکی میگفتند که کیمیا را با استخاره مصرف کنیم، به آنان میداد».
شیخ حسنعلی به امام فرموده بود که این دستورالعمل برای انجام شدن هر خواستهای، مناسب است.
شاگردان شیخ نخودکی
- سید عبدالاعلی سبزواری
- سید ابوالحسن حافظیان
- حسنعلی مروارید
- عبدالنبی خراسانی
- ذبیحالله امیرشهیدی
- محمدحسین خراسانی
- محمود حلبی
- محمد احمدآبادی
- سیدعلی رضوی
- علی مقدادیاصفهانی (فرزند آیت الله نخودکی)
اساتید شیخ نخودکی
- جهانگیرخان قشقایی
- ملا محمد کاشی
- سید سینا
- میرزا حبیب الله رشتی
- سید محمد فشارکی اصفهانی
- سید محمد کاظم طباطبائی یزدی
- محمدحسن مامقانی
روایت عجیب مرحوم نخودکی و روضه امامحسین(ع)
مرحوم آیت الله شیخ نخودکی از دوست داران اهلبیت و امامحسین(علیهالسلام) بود. هرسال محرم درمنزل خود مجلس روضه برگزار می کرد و شب شام غریبان نیز بسیار گریه می کرد و یاد مصائب امامحسین(علیهالسلام) بسیار برایش سخت بود. نقل کردند وقتی که از این دنیا پرکشید یکی از بزرگان او را درعالم خواب دید و احوال او را جویا شد، شیخ نخودکی گفت: وقتی که مرا در قبر نهادند دو فرشته نکیر و منکر برای سوال و جواب آمدند از توحید و نبوت سوال کردند.
جواب دادم تا این که از ائمه اطهار (علیه السلام) پرسیدند: نام امیر مومنان جضرت علی (علیه السلام) را به زبان آوردم که امام اول من است، سپس از امام حسن (علیه السلام) نام بردم؛ ولی وقتی که نام امام حسین (علیه السلام) را به عنوان امام سومم به زبان آوردم بی اختیار گریه کردم، آن دو فرشته نیز منقلب شده، گریه می کردند.سپس به یکدیگر گفتند: آزادش کنیم کار این آقا (آیت الله نخودکی) با امام حسین (علیه السلام) است دیگر نیازی به سوال نیست. شیخ را آزاد نمودند و رفتند.
توصیههای شیخ نخودکی به فرزندش
اکنون پسرم! تو را به این چیزها وصیت و سفارش می کنم:
۱. آن که نمازهای یومیه و واجب خویش را در اول وقت به جای آوری.
۲. در انجام حوایج مردم، هر قدر می توانی، تلاش کنی و هرگز فکر نکنی که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست؛ زیرا اگر بنده خدا در راه حق قدمی بردارد، خداوند نیز او را یاری می کند.
فرزند ایشان گفت: پدر جان! بعضی اوقات، رفع حاجت دیگران، موجب رسوایی آدم می گردد. آیه الله نخودکی گفتند: چه بهتر که آبروی انسان، در راه خدا بر زمین ریخته شود.
۳. سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هر چه داری، در راه ایشان صرف و خرج کنی و از فقر و درویشی در این کار، پروا ننمایی؛ اگر تهیدست گشتی دیگر، تو را وظیفه ای نیست.
۴. از تهجد و نماز شب، غفلت ننما و تقوا و پرهیز را پیشه خود بنما.
۵. به آن مقدار تحصیل کن تا از قید تقلید رها شوی.
قبر شیخ نخودکی در کدام صحن است؟
فرزند آیت الله نخودکی در کتاب نشان از بی نشان ها درباره سکونت و محل دفن پدر خود آیت الله نخودکی بیان می کند: پس از مدتی زندگی در مشهد مقدس تصمیم گرفتم برای همیشه به شهر نجف اشرف نقل مکان کرده در آنجا ساکن شوم. اما قبل از حرکت مدتی در یکی از اتاق های صحن عتیق رضوی در مشهد با خود خلوت کردم و به ریاضت نفس مشغول شدم. همچنان در حال ذکر و مراقبه بودم که ناگهان پرده غیب برایم گشوده شد و دیدم درهای صحن مطهر عتیق بسته شد و منادی صدا می زند و می گوید: حضرت رضا (علیه السلام) اراده فرموده اند که از زوار خویش دیدن کنند.
پس از آن، جنب ایوان عباسی در همین نقطه که اکنون محل دفن شیخ است یک کرسی نهادند و حضرت امام رضا(علیه السلام) روی آن قرار گرفتند، بعد به دستور امام (علیه السلام) در شرقی و غربی صحن عتیق گشوده شد تا زوار از در شرقی وارد و از در غربی خارج شوند. سپس دیدم که تمام صحن مملو از جمعیت است جمعیتی که برخی از آنان به صورت حیوانات مختلف بودند و به همین صورت انسان و حیوان از پیش روی حضرت رضا (علیه السلام) عبور می کردند و حضرت رضا (علیه السلام) دست مبارک و پرنوازش خود را بر سر همه آنان اعم از حیوان و انسان می کشیدند و اظهار مرحمت می فرمودند. پس از آن سیر و شهود معنوی و مشاهده آن رافت عام و مهر و محبت عمومی از امام (علیه السلام)، از رفتن به نجف اشرف منصرف شده و تصمیم گرفتم برای همیشه در مشهد مقدس ساکن شوم و چشم امید به الطاف و عنایات امام (علیه السلام) بدوزم.
فرزند شیخ نخودکی می گوید: پس محل کرسی امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) را برای محل قبر خود نشان داد و وصیت کرد که پس از گذر از این دنیا در آن محل دفن شود . پس از وفات در همان نقطه مبارک مدفون گردید.
پیکر مطهرش در صحن عتیق، کنار ایوان عباسی در حرم مطهر حضرت امام رضا(علیه السلام) به خاک سپرده شده است.
مستند نشان بی نشان به معرفی این زاهد دوستدار اهل بیت علیهم السلام می پردازد.